دختران من

دوچرخه سواری

امسال تابستان خیلی صبا دلش می خواست سواردوچرخه بشه قراربود برای تولدش دوچرخه بخریم ولی باباجون اجازه نداد وخودش زحمت کشید وبرای اسماء وصبا دوچرخه خرید وخیلی بچه ها خوشحال شدند دست باباجونتون درد نکنه وامیدوارم سایشون همیشه بالای سرما باشه خیلی برای ما زحمت می کشه این هم عکسهای صبا واسماء با دوچرخه هاشون صبا                                      اسماء ...
22 شهريور 1392

تفریح

سلام به گلهای زندگیم امروز خاطره بیرون رفتنمون با خاله اینا رو براتون می نویسم : چند شب بود که باباتون شب کاربود وشما حسابی حوصلتون سررفته بود به خاطرهمین روز جمعه خالتون زحمت کشید نهاردرست کرد ورفتیم بیرون مامان جون هم همراهمون بود شکرخدا جای خیلی خوبی پیدا کردیم. پرازمرغ وخروس وبوقلمون کنارمون هم آب روان رد می شد وشما ها هم ازخداخواسته ازاول صبح که رفتیم تا عصرداخل آب بودید ظهر هم که نهارخوردیم صبا واسماء همراه دخترخاله هاشون مائده ومارال ظرفها را شستند حتی لیوانهای یک بارمصرف راهم شسته بودند خیلی بهتون خوش گذشت دست خاله وشوهرخاله درد نکنه .این هم چند تا عکس درحال شستن ظرفها     این عکس صبا واسماء ومارال ومائده &nbs...
22 شهريور 1392

بچه های کوچه

این روزها عصرها خیلی حوصلتون سرمیره هی سرمن غرمی زنید که برید توکوچه البته من خیلی دوست ندارم که بابچه ها ی کوچه زیاد بازی کنید ولی چند بار که همراتون آمدم دیدم بچه های بدی نیستند ولی معمولا عصرها میرید بازی می کنید . دیروز بادخترهمسایه که اسمش ریحانه است داشتید قاصدک جمع می کردید آخربازی سرقاصدک ها ریحانه واسماء دعواشون شد وریحانه تمام قاصدک ها رو برداشت وبرد خونشون اسماء خیلی گریه کرد صبا هم که دید اسماء دارد گریه می کنه رفت درخونه ریحانه اینا هرچی دادزد هی می گفت بیا بیرون می خوام بزنمت  وقتی دررا بازنکردند دوتالگد زد به ماشینشون ازبالا صداش زدم گفتم صبا بیا ببینم چکارمی کنی با عصبانیت گفت اسماء رااذیت کردند من هم رفتم دعواشون کردم...
3 شهريور 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختران من می باشد